شاید روزی برسد که نه دیگر تو اسم من را بر یاد داری، نه من وقتی که اسمت را میشنوم لبخند میزنم. با این حال، نگهداشتن حرفهایم را در قلب پشمکی کوچکم سخت دانستم و میخواستم جایی که کسی هویتم را نداند خالیش کنم. باعث افتخاره که شما نوشتههای من رو میخونید؛ اونها واقعا چیز خاصی نیستند؛ تنها میخواهم اجازه دهم برای یک بار قلبم صحبت کند و مغزم گوش بدهد.
Just trust me, you'll be fine.
هایلایتهای وبلاگ موسیقی هستند.
I stopped writing here because I didn't want to sound clingy but
I miss you
I miss you 'til I close my eyes.
(I sent a bunch of text to your site account, lol imagine I'd die and you'd never see them)
I literally think abt you every time I listen to a love song, or see a couple in real life or from a video game or webtoon or anything.